سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
**چشمان او
و چشمانش چون آتشی بر یخ دلم است...برق چشم هایش جان می‌بخشد به روح بیمارم.
آن چشمان چون ساحلند که مرا در خود غرق میکنند..و آن مژه هایِ پر پیچ و همت نخل های اطراف ساحل چشمانت.
گویی خداوند تمام هنر خویش را در چشمانت خلاصه کرده است...!
در شبِ تاریک قلبم که از آسمانش غم چکه می‌کند،گاه دو ستاره نمایان میشود...و غم ز یادم میرود..
جانا؛
گو چگونه وصف کنم زیباییِ دیوانه وار چشمانت را؟!
چگونه بگویم که وقتی با آن دو چشم به من خیره میشوی،این دل چونان میپتد که گویی میخواهد سینه ام را بشکافد و از جای در آید؟!
تو و آن دو چشم ارغوانیت در بند بند ووجودم رسوخ کرده‌ایت!
من بگردم به دور آن کهکشان مغرور چشمانت یارا..
به فدای آن سیهی چشمانت که روزگار مرا همرنگ خود کرده اند..!