BLACK AND

ادامه
۱۴۰۳/۱۱/۳۰
2025-05:05..

<<Video song

در شب‌های بی‌پایان، در قصری از سایه‌ها و اشک‌های فروخفته، عشق تو همچون سمی شیرین در رگ‌هایم جاری‌ست.
دستانت سرد است، همچون سنگ قبرهایی که زیر نور ماه زمزمه‌های فراموش‌شده را در خود پنهان می‌کنند.
اما من از این سرما نمی‌هراسم-که مگر عشق، خود آتشی نیست که در عمق تاریکی می‌سوزد و خاکستر نمی‌شود؟

تو، همان نجوای خاموشی در گوش شب‌های بی‌ستاره، همان اشکی که از گونه‌ی ارواح فرو می‌ریزد.
چشمانت سیاه‌تر از گناه، عمیق‌تر از ابدیت، و من درونشان غرق شده‌ام، بی‌آنکه بخواهم بازگردم.
جهان می‌تواند فراموشمان کند، زمان می‌تواند ما را در خود ببلعد، اما در این ویرانه، در این دخمه‌ی بی‌نور، عشق ما همچنان زنده خواهد ماند.
بگذار سرنوشت، ما را همچون برگ‌های پاییزی به دست باد بسپارد.
بگذار مرگ، نام‌های ما را از خاطره‌ی جهان پاک کند.
اما بدان که حتی در آن سوی زندگی، حتی در سیاه‌ترین اعماق نیستی، هنوز هم زمزمه‌ی نامت را بر لبانم خواهم داشت.

زیرا عشق ما، نه از این دنیا بود و نه برای این دنیا>
ما برای تاریکی زاده شدیم، و در تاریکی، تا ابد، با هم خواهیم سوخت.

-رویاهای شیرین من