از وقتی که اینجا بودم تونستم با سه شخص بشدت عزیز هم صحبت بشم ( فسقلی و جولای و ماه . ) الان بیشتر از هر کسی دلتنگ وقتایی هستم که با فسقلی حرف می زدم شخصا بخاطر شخصیتش دوسش داشتم و دارم اینجوری نیست که یه جنسیت مخالف باشه و احتمال اینکه میل جنسی برام تائین کرده باشه که برام شخص عزیزی باشه و اینو از احساس دلتنگی که وقتی یادم میاد متوجه میشم انگار به گذشته رفتم و با خودم دوست شدم همونجوری که برای اون بچه دلم تنگ میشه منظورم گذشته خیلی سال پیش خودمه