قسمت نظرات بستم که دیگه وقت با ارزشتون رو واسه نظر گذاشتن نذارید:خنده:
فقط دلم میخواست حالا که با داداش هام یه قسمت های آخر فصل اول این سریال رسیدیم و فقط یه قسمت ۱۴ مونده که تموم شه این سکانس قشنگ بذارم:خنده:
تو این سکانس خیلی دلم به حال سلول منطق سوخت این سلول خیلی بیش از حد بدبخت بود#گریه و خنده های فراوان#
حقیقتا الان تازه دارم میفهمم جدایی یومی و وونگ خیلی الکی و مسخره بود سر اون چیز های کوچیک:)))
یومی واقعا آدم وفادار و مسؤلیت پذیری نیست!!! مطمئنا وقتی با یه آدمی نامزد میشی شاید سه چهار ماه اول فقط خوشی باشه و تو روز های بد هم باید به پای اون آدم بمونی! واقعا تو کشور کره انقد راحت از هم جدا میشن؟:تعجب: رابطه عشق آتشین وونگ و یومی خیلی راحت تموم شد! درسته شاید بگید فقط دوست پسر دوست دختر بودند ولی انقد بهم نزدیک بودند که بشه گفت رابطه شون شبیه رابطه ازدواج و زن و شوهری بود:)
چی بگم دیگه:)
فقط وقتی میتونم با این سریال خداحافظی کنم که ازش میکس بسازم:)