Susan Roshan - Ayeneh Gozashteha | سوزان روشن - آینه گذشته
برای فصل شکفتن جوونه ها در انتظار
امید زندگیمون طناب چوبه دار
گلای خشک تو باغچه تو عطش آب بارون
دل گمگشته من شن شده تو بیابون
تو آئینه گذشته ها زندگیمو کردم غمار
شکستم اون آئینه رو وای ازین روزگار
میون مرگ و زندگی دیگه نمونده فاصله
روزا پوچ و خالی عشقا بی حاصله
تو اون قدیما میگفتن که زندگی این دو روزه
عجب دو روزیه وای تنم داره میسوزه
تو آئینه گذشته ها زندگیمو کردم غمار
شکستم اون آئینه رو وای ازین روزگار
تو این دوره زمونه همه باهم غریبن
یکی چکش به دسته همه چوب صلیبن
صدای قلب شکستم پیچیده تو آسمون
بیا باهم بخونیم خدافظ دوره زمون
تو آئینه گذشته ها زندگیمو کردم غمارها