وقتی به گذشتم فکر میکنم یاد بچگی هام میفتم ...
وقتی بچه بودم کل ترسم به خاطر امپول یا شربت بود اما الان ترسم از آدمای ترسناک دنیای آدم بزرگاست !
وقتی بچه بودم هیچوقب به آینده فکر نمیکردم اما الان همیشه نگران آینده ای هستم که دلم نمیخواد بیاد !
وقتی بچه بودم بدون هیچ دروغ و ریاکاری با بقیه دوست میشدم اما الان میترسم با بقیه دوست شم که یه وقت قلبمو بیشتر از این خورد نکنن !
وقتی بچه بودم بدون هیچ دلیلی با هم سن و سالام به همدیگه کمک میکردیم و عشق میورزیدیم اما الان همون دوستامونم بهمون خنجر میزنن و منت میزارن چه برسه به بقیه !
وقتی بچه بودم هیچوقت دنیا رو جای بد و تاریکی نمیدیم اما الان حس میکنم دنیا به شدت تاریک و ترسناک !
وقتی بچه بودم اصلا نمیدونستم مرگ یعنی چی اما الان روحم مرده و دلم میخواد از نظر جسمیم بمیرم !
وقتی بچه بودم دلم میخواست زود بزرگ شم چون فکر میکردم دنیای قشنگیه اما الان دلم میخواد بازم به دوران بچگی هام با قشنگیای بی ریاش برگردم !