خوب اینم از حرف زدن اعضای اکسو در مورد باباشون:)یعنی کریس
البته این در مورد رفتن بابایی بود:)گریه هاشون:)هه هیچکس باور نکرد
تاعو میگه: ممنونم از اعضا که توی گروه موندن و ترکم نکردن؛دوستتون دارم:)خودت چی؟برای چی رفتی؟
قضیه دادگاه پریروز کریس هم که کلا کشک بود:)همه رو گول زده بودن:)تا دادگاه میانجی گری بعدی
من که دیگه منتظر نیستم:)چون دیگه اکسواِل نیستم:)ولی هیچوقت اشکا و دردایی که از این زمان برام مونده رو فراموش نمیکنم
امیدوارم هرچه زودتر دوازده تایی شید تا یکم به شعار We Are One اهمیت داده باشید
بیشتر از همه دلم واسه سهون و چان میسوزه:)سهونی که یه دفعه زوجش رو از دست داد و تنها شد:)هیچوقت گریه اش تو فرودگاه،وقتی پوستر لوهان رو دید،یادم نمیره:)چانیولی که بعضیا میگن ریختن موهاش به خاطر زیاد رنگ کردن و دکلره کردن موهاشه،بعضیا میگن به خاطر استرسه:)خوب وقتی برای استرس باشه معلومه دیگه:)استرس برگشتن باباشه:)زوج کریسیول
لی چی؟هه معلومه دیگه:)انقدری معرفت داره که همه چیزو همه کسو کنار زده و فقط میخواد عضوی از اکسو باشه:)میدونیم دووم میاره و بی معرفتی نمیکنه:)ولی هرکس تا یه حد صبر داره دیگه
یادتونه توی شوتایم؟قسمت آخر که بابا رو انداختن تو آب؟یادتونه چی گفت؟"اکسو سرنگ هامنیدا"هممون ته دلمون یه جرقه خورد که بابامون دوستمون داره:)ولی بعد...بابا برعکسشو ثابت کرد
هممون داریم تو یه مشت خیالات پوچ زندگی میکنیم:)امیدوارم زودتر همه چیز تموم شه و اونا هم برگردن
مامانی سوهو،لی و ژیو و چن و سهون کوشولو،چانی یودای استرسی،بکهیون و کای و دی او:)همشون خوبن:)خیلییی خوبن:)شاید خدا بهشون جواب خوبی هاشونو بده و بابا و آهو و پاندا...هه شاید برگشتن
این ویدیوی خداحافظی من با دنیای اِکسواِلی ئه:)شاید بعضی وقتا دلتنگشون شم...ولی حداقل شادم
.
.
.
پ ن: ببخشید صداش نامیزونه...من خودم از یوتوب دانلود کردم و فقط به زیرنویس توجه کردم:)بازم معذرت
ببخشید راستی چند وقت نیستم...الانم به زور نت گیر آوردم...دیر دیر میام تا آخر ماه رمضون:)
ببخشید نگران شدی مهسایی:)