سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی

[دیوونه]

ادامه
۱۴۰۰/۰۷/۰۸
یک فرد بود که با شخصیت زادهٔ ذهنش همیشه صحبت می‌کرد و روابط اجتماعی برقرار نمی‌کرد.
دیوونه، مریض و روانی کمترین چیزایی بود که تو جامعه نسبیش می‌شد. از میان اون جامعه فقط یک نفر بود که پرسید:« چرا هیچوقت با انسان ها هم کلام نمی‌شوی؟» فرد گفت:«ترجیحم این است یک عمر به من دیوانه بگن ولی با زادهٔ ذهنم حرف بزنم که منو بفهمه تا انسان های زائد که ادای فهمیده رو در میارن.»