خلاصه داستان:
تمام خانواده "سان رووِی" به دستور امپراتور یونگل در سال 1402 کشته می شوند ، اما او به دلیل تصمیم مخفیانه سون ژونگ ، از مرگ فرار می کند.سان رووِی به طور اتفاقی زن ولیعهد "زو ژانجی" می شود و به تحقیق درباره حقیقت مرگ خانواده اش می پردازد.
سان رووی پس از فهمیدن اینکه تحقیق در مورد دلیل کشتار خانواده اش چقدر می تواند خطرناک باشد و باعث بی ثباتی می شود، تصمیم میگیرد انتقامجویی را فراموش کند. از طرف دیگر با توجه به مهربانی های زو ژانجی ، سان رووی تصمیم می گیرد او را به یک امپراطوری با فضیلت تبدیل کند و در مواقع سختی از او حمایت کند. متأسفانه زو ژانجی پس از گذشت یک دهه از تاجگذاری درگذشت ، و سان رووی ...