یکی از فن اکانت ها این داستان از شیومین رو چند روز پیش به اشتراک گذاشت ( منبع ترجمه : چنل اکسو ورلد ) :
فن در یک مغازه دونات فروشی در فرودگاه اینچئون کار میکرده. و وقتی داشته کتاب میخونده، حواسش به بچه ای که یواشکی یکی از دونات ها رو‌برمیداره نبوده. خانواده اون بچه هم متوجه این قضیه نمیشن. ولی شیومین که اونجا بوده، این رو می فهمه. برای همین سمت این فن میره و قیمت دونات رو‌میپرسه. و بعد از فهمیدن قیمت خودش اون رو پرداخت میکنه
.
.
.
پ.ن : کاش فنه تاریخ این اتفاق رو ذکر میکرد
.
.
در پارت های بعدی قراره بیشتر راجبه شیومین هیونگ صحبت بکنیم ^.^