در سال ۱۹۲۶، جی. رابرت اوپنهایمر، دانشجوی ۲۲ ساله دکترا، در حین تحصیل زیر نظر فیزیکدان تجربی پاتریک بلاکت در آزمایشگاه کاوندیش واقع در دانشگاه کمبریج، از دلتنگی و اضطراب رنج میبرد. اوپنهایمر که از دست بلاکت ناراحت است، با گذاشتن یک سیب مسموم میخواهد به او تلافی کند، اما سپس مانع از خوردن آن توسط دانشمند نیلز بور میشود که برای ملاقات او آمدهاست. اوپنهایمر پیاچدی خود را در رشته فیزیک در دانشگاه گوتینگن در آلمان به پایان میرساند و بعداً با فیزیکدان نظری ورنر هایزنبرگ در کنفرانسی که در مؤسسه فناوری فدرال زوریخ، سوئیس برگزار شدهاست، ملاقات میکند. او با امید به گسترش تحقیقات فیزیک کوانتومی در آنجا به ایالات متحده بازگشته و تدریس در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و مؤسسه فناوری کالیفرنیا را آغاز میکند. او با همسر آیندهاش، کاترین پونینگ، زیستشناس و یک کمونیست آشنا میشود. او همچنین رابطهای متناوب با جین تتلاک، یکی از اعضای حزب کمونیست ایالات متحده آمریکا دارد تا اینکه چند سال بعد او خودکشی میکند.