سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۹/۰۲/۲۴
ترجمه :

نگاه هایی که به همدیگر دوخته شدند

دو جفت چشمی که زمانی به یک دیگر نگاه می کردند

از میان آنها یک جفت چشم تنها ماند

چشمانی تنها ماندند و کسی نگاهشان نکرد

تو بسیار شاد بنظر میرسی

زمانی که به تو نگاه میکنم ، آنگونه که تو زیبایی مرا غمزده میکند

نه نه ! من از او ( مرد ) متنفر نیستم

او باعث میشود تو همچون فرشته ای به زیبایی لبخند بزنی

کلماتی که قبل از به زبان آوردن تبدیل به راز شدند

آه این دلیلی بود که چرا من متعلق به تو نبودم

دوجفت چشمی که به یکدیگر خیره می شوند

یک جفت چشمی که تنها می ماند...

چشمانی که به آرامی بسته می شوند ، چشمانی که بسیار دیر کردند ، چشمانی که تو را از دست دادند...

هر روز بیشتر و بیشتر شرمنده می شوم که اینگونه و با این احساسات به تو نگاه می کنم

چشمانی که تنها ماندند ‌‌...

من مرتکب خطایی بزرگ شدم ، یک خطا

رویایی را در درونم پرورش دادم
رویایی که در آن، زمان ، همچون نسیمی تو را به من باز می گرداند

کاغذ سفیدی که توسط کلمات سفید پر می شود

حدس می زنم زیادی آنها را در خودم ریختم

اکنون نیاز دارم تو را درون دفتر نقاشی ام تا ابد نگه دارم

ولی گاهی میتوانم تو را از درون آن بیرون بیارم؟

حتی اگر این قلب سوزانم که در اشتیاق توست تبدیل به ستاره ای کوچک شود

حداقل از آن دور دورها ، حداقل در قلب من
به گرمی به رویت می تابد

چشمانی که به هم خیره شدند دو جفت چشمی که تنها ماند...

هر روز بیشتر و بیشتر متاسف می شوم
آنگونه که به تو نگاه می کنم

دو جفت چشمی که به درون چشمانت نگاه می کنند

چه می شد اگر من کسی بودم که انعکاس چشمانت آن را نشان میداد؟...

.
.
پ.ن : فکر می‌ کنم گاهی بهتره روی متن آهنگ ها بیشتر تمرکز کنیم و راجبه شون فکر کنیم . آهنگ های اکسو معانی عمیق و زیبایی دارن و ترکیب این جمله ها با صداشون توصیف ناپذیره