(http://reader.parsmanga.com/manga)
چپتر 104صفحه75
(گیلبرت داره تعریف می کنه واسه اوز و آلیس)
"در مورد شارون،برات خبرهای بزرگی دارم.
تقریبا شیش ماه بعد از برگشتن از سابریه...."
شارون:(تعجب کردن)"ها؟!"
"فهمید که بدنش داره بزرگ می شه.
وقتی که از هم جدا شدیم از کلمه "معجزه" استفاده کردم....
خب،...
یه معجزه درست جلوی چشممون رخ داد...
تقریبا چهار سال بعد،
شارون و ریم
ازدواج کردن.
شارون بخواطر مرگ بریک شدیدا ضربه خورده بود...
ولی در کنار مردی که خاطراتش رو باهاش تقسیم کرده بود
احساس آرامش می کرد."