چو عقیقی به نگینی یارا تو همینی سوغات تویی که اینچنین شیرینی
عشقیست اگر به سلطنت بنشینی ...
تو که پیروز نبردی یارا تو چه کردی در لحظه به دور هر دومان میگردی
جانیست که از عشق بدر آوردی ...
صد ساله بشی یارم دوران خوشی یارم از هر چه که میخواهم دارد همه چی یارم
صد ساله بشی یارم افسانه ی بسیارم بار تو دربارم ای حضرت دلدارم