سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی

اوپا لی

ادامه
Lay - Monodrama در سکوت ؛ گوش دادم آهنگی که نوشتم ؛ سایه ای خاکستری و تیره رو با خودش حمل میکنه عشق رو بیصدا توی جیبم میذارم پس دیگه هیچکس نمیتونه چیزی بگه ( نمیتونه چیزی به من بگه ) من نمیخوام تو این دراما بازی کنم ؛ چون آخرش رو میدونم ! در حقیقت تو رو از دست میدم ! فهمیدن همدیگه بدون استفاده از کلمات ؛ گذشته ای که با هم داشتیم ؛ اما فقط منم که تو همون نقطه موندم ! عزیزم نمیخوام بذارم بری ! اوه نه !
پس سعی کردم گریه نکنم نفس نفس میزنم ؛ قلبم به تندی به سینه م میکوبه ؛ اوه نه ! چون قلبم درد میکنه خاطرات شیرینی که داشتیم نمیتونن پاک شن من نمیخوام ترکت کنم لطفا دستم رو بگیر و نرو ! اتاق خالیه ؛ تو رفتی ! به گوشه ای ازکمد میخزم و فقط سایه هان که همراهیم میکنن ! تمام چیزایی رو که قبلا نمیتونستم تحمل کنم به خودم میگم ؛ با این تفکر که ناراحت نمیشم ! تو ؛ توو هر گوشه از خاطراتم حضور داری بگو من چطوری میتونم تو رو ترک کنم ؟؟
تا اینکه تو تصمیم گرفتی تمام خاطراتمون رو فراموش کنی اما من هنوز تو همون نقطه موندم ! من میترسم که کل زمانم رو به انتظار سپری کنم میدونم که باید به روزهایی بدون حضور تو عادت کنم لطفا بذار زمان سریع تر بگذره تا درد هام رو با خودش ببره تمام کارایی که میکنی بیشتر بهم یاداوری میکنه که دارم تو یک دراما ی تکی بازی میکنم در نهایت همون نقطه ای که قصه مون از اونجا شروع شد رومحکم در آغوش میگیرم فقط برگرد پیشم خواهش میکنم برگرد پیشم
عزیزم اینجوری من رو ترک نکن ؛ بهم یه پایان دیگه واسه این دراما بده چقدر آرزو کردم که کاش قفل های در قلب از بین برن ! من فقط میخوام نگهت دارم ؛ میخوام با تو باشم اشک ها سقوط میکنن ؛ نمیخوام از غم هام بگم ؛ منی که همیشه لبخند رو به لب هات میدادم منی که شکستن قلبم رو از تو مخفی کردم منی که عاشق تو ام بهم اجازه بده بذارم بری بهم اجازه بده بذارم بری منبع : چنل @exo_love_story