سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۸/۰۴/۰۹
فک نکنم دیدنش خالی از لطف باشه ....
ورژن مادرش:
اون هر روز بحث میکرد با خانوادش که چرا نمیتونن چیزایى که بقیه دارن رو واسش فراهم کنن...
یه روز مادرش واسش یه کفش خرید همونى که دختره چندماه پیش میخواست
وقتى دختر اون رو دید بجاى تشکر دوباره عصبانى شد و داد زد من اینو چند ماه پیش میخواستم نه الان!خز شده
مادر که ناراحت شد دوباره زنگ زد به محل کارش و گفت شیفت شب میمونم
تو راه رفتن انقدر عصبانى بود که اون ماشین رو ندید و بهش برخورد کرد!
و تنها چیزى که مشخص بود یه عالمه خون با دوتا کفش بود
''همجا حسادت وجود داره؛بخاطر حسادت عشق هاى اطرافتون رو از دست ندید.

Π-Π❤
آموزش