سلامی به گرمی قلبای مهربونتون...
اول اینکه هیچوقت فکرشم نمیکردم بخوام یه میکس انگیزشی بسازم....اما خب...این هفته و هفته ای که گذشت میشه گفت تقریبا یه هفته سختی بود(حالا به هر دلیلی)...و من دیدم یه سری از دوستان روحیه شون افت کرده...ناراحتن...دلشون گرفته...خسته اند...گفتم چه کاری از دستم برمیاد...و دیدم تنها کاری که میتونم الان براشون انجام بدم همینه که یه میکس بسازم واسشون...
دوم اینکه یه داستانی میخوام تعریف کنم...روزی روزگاری دوتا قورباغه تو یه چاه خیلی عمیقی گیر میوفتن..چاه خییلیی عمیق بود..انگار که هیچ امیدی به نجات اون دوتا قورباغه نبود..اون قورباغه هایی هم که بالای چاه وایستاده بودن از بالای چاه داد میزدن فایده نداره..نپرین..دیگه امیدی نیست..اون دوتا قورباغه مدام میپریدن تا اینکه یکی از قورباغه ها از پریدن خسته شد و گفت راست میگن فایده نداره ما دیگه زنده نمیمونیم..اما قورباغه دیگه بازم ادامه میداد..بازم میپرید..زخمی میشد..دردش میگرفت..گریه اش میگرفت اما از پریدن دست نمیکشد..مسیرای مختلف رو امتحان میکرد اما بازم شکست میخورد..تا اینکه بالاخره بعد بارها و بارها تلاش و شکست تونست به موفقیت برسه..بالاخره تونست برخلاف اون قورباغه دیگه از ته چاه به اون عمیق زنده بیرون بیاد..وقتی بیرون اومد همه با تعجب نگاهش میکردن که چطور تونسته زنده بمونه و بیرون بیاد از چاه..و فهمیدن که قورباغه قصه ما گوشاش نمیشنید..چون نمیتونست بشنوه فکر میکرد همه دارن تشویشق میکنن..اون از تلاش و امید دست نکشید و به حرف بقیه اهمیت نداد تا عاقبتش مثل اون قورباغه دیگه به ته چاه ختم نشه....این قصه منو یاد اون حرفی میندازه که میگه با آجرایی که به سمتتون پرتاب میکنن برای خودتون خونه بسازید..*تا زمانی که تلاش و امید باشه هیچ شکستی همیشگی نمیمونه*
زندگی هرچقدرم سخت باشه...بخاطر آدمایی که دوستشون داریم و بهمون باور دارن باید ادامه بدیم...تا اونا درد و سختی کمتری بکشن...
این میکس رو میخوام تقدیم کنم به...تمام کسایی که...با همه ی سختیای تو زندگیشون تماااام تلاششون رو میکنن تا بهترین خودشون باشن.......
دعا میکنم...روزی به خودتون افتخار کنین...و انقدر دربرابر مشکلات زندگی قوی باشین که یه روز شما برنده این جنگ بشین و تمام سختیا جلوی شما سرخم کنن...شما هم واسه من دعا کنین.
به امید روزای قشنگ همگی مون.....دوستتون دارم.....رویا.
1402/8/25