اولاش میترسیدم بهت کامنت بدم چون دورت پر بود از دوست
بعد ک کامنت دادم دیدم چقد گرم و صمیمی تر از چیزی ای که فکرشو میکردم)
یادته هزار بار ازت اصل گرفتم تا بالاخره اسمتو یاد گرفتم؟
تازه اسمتم تا ی مدت اشتباه تلفظ میکردم-
زمانایی ک گفتینو تا نصفه شب بیدار میموندیم حرف میزدیم...
رازایی که به هیچکی نگفتم جز تو
حرفایی ک به هیچکی نزدم جز تو
همشون قشنگترین خاطره هامن
خاطره هایی ک با تو رقم خوردش مستر کیم
حتی اگه مجازی ام هستیم، باز همشون به شیرینی حضورتن که تاحالا نچشیدمش
حضوری که منتظرشم تا بالاخره ی روزی بیاد")
living life in the night...
مامان مرغه و جوجه....
چقد با همین مامان مرغه و جوجه حرف بهم زدیم و همو کمک کردیم'
با اینکه مجازی ایم...ولی بازم هرکی ازم بپرسه بست فرندت کیه اسم تورو میگم
ولی جوری که دوسِت میدارم:)))))
به امید اینکه تا وقتی مردم، همه ی تولداتو باهم جشن بگیریم و همو ببینیم
عجیبه تولدتو یادم بود نه؟ منه ماهی-
خلاصه که جزو بهترین اتفاقایی بودی ک میتونست برام رقم بخوره، و اینکه...
تولدت مبارک مامان مرغه!:)♡