میشه بزنم از اول؟ پارسالو قبل تر خیلی شیرین تر بود
این همه تغیر تو یکی دو سال؟
اولین دوستم اینجا مهجبین بود..شاید اگه انقدر دوست داشتنی نبود من به اینجا عادت نمیکردم
خرداد تا صب با اونی ستایش بودم و یه موقه هایی انقدر حرف میزدیم که با صدای اذان یادمون میومد سحری نخوردیم
نصف بیشتره روزامو با کیانا حرف میزدم حرفم که نه هر دو کلمه یه بار اینو :| میفرستاد...همشم میگف یو ار کریزی ^~^
نابود میشدم جمعه به جمعه فیک اونی مرضیه رو بخونم >●< هنوزم تو کفشم T . T
صبا:| جغد اعظم که بینمون جنگ میشد ... اخرین بحثمون جدی شد اون ب جیمین گیر داده بود من به جین :| اخرش خودم اتش بس اعلام کردم(¬_¬)
نسترنم ^^ جیطره من نیستم بچمه عه:|
کیمیا .. بی خدافظی رفت :(
هسنا...گفت میام بت سر میزنم ولی ....
و و و
من بخاطر شما اومدم حالا هیچکدومتون نیستین...این نامردی نیس؟