کلاش هنو سرد نشده و صد تا هم صدا میدن
رو نیزه قرآن عَلَمه و صدام هجا میدن
شعارشون هنوز مرگ بر آمریکاست
و روی بیت شمشیر جلا میدن
آخوند یه عمره با عمامهاش زیر میگیره
عباش سفره و دیوارِ پشتش، هر قتلی هم به جا میدن
سرفهاشون دین و عطسهاشون علم غیب
صراط هم داره بهشون دِین، اینجور که صلاح دیدن
جلو ملت، زبون عمامه و عمامه هم قاضی ولی خوب میدونن
به قضاوت مثل منو فامیل از دور فقط سلام میدن
عباش زمینه سوگ میگیره
انگشت هشتادیا قرص برنجش و تو شوک میمیره
صدام اقامه و اونام برخاستن با چرکِ کینهی تابلو
و میگن بیما صلح میمیره
با قنوتشون، فرات به درگاه میبرن
اول هر کار بسمل میگن و ذبح میکنن
اشک میبینن شوق میکنن، دسته گل واسه سردار میبرن
خدا گفت چوب نکن و اینا لا چرخ مردم گِل میکنن
داغ ما تازه و اینا واسه سال دیگه چل چل میکنن
دو کلوم سوال بپرسی دو بار ریلود و سه بارم پت پت میکنن
با هزار تا اختلاس و فقر، سُر و مُر و گنده سیر میکنن
اما واسه یه تار مو، اوردوز و سکته میکنن