خیالت راحت...
هم عادت میکنی،هم فراموش...
یک روز،درحالی به خودت می آیی ک گوشه ی فراغتت لم داده ای و همان طور ک اهنگ مورد علاقه ات را گوش میدهی و قهوه مینوشی،چشمت به دلخوشی هایه تازه ای می افتد ک برای خودت ساخته ای!
و ان لحظه تازه میفهمی،معنایه عادت کردن،پذیرفتن و ساختن را...
وقتی ب تمام نداشته ها عادت کرده ای و معنی نشدن را پذیرفته ای...
و برایه خودت،دلخوشی هایه تازه ای ساخته ای!:)
#13