نکته اول اینکه مدیران ما، کسانی که متولی جامعه هستند این درک را داشته باشند که واقعا ما درگیر یک جنگ هستیم. تا وقتی که مسئولین متوجه این مسئله نشوند و حس کنند که، نه! خبری نیست و اتفاقی نیفتاده، طبیعتا هیچ کاری نمی شود کرد.
کارهایی که می توانیم بکنیم، توسعه شبکه های اجتماعی بومی، تقویت آنها، حمایت از آنها، حمایت استارت آپ ها که به دست جوانان جامعه شکل می گیرد. بخش خصوصی در این خصوص می تواند خیلی نقش فعالی را ایفا کند. باید عرصه و میدان برایش فراهم بشود. تقویت سواد رسانه ای آحاد جامعه، به عنوان یک اقدام پدافند غیرعاملی می تواند خیلی کمک کند. تولید محتوای فکری برای جامعه، اگر این خلاء وجود داشته باشد، این خلاء توسط فرد دیگری که مهمان ناخوانده است پر می شود. انتشار اخبار و پدیده های مختلف در موضوعات مختلف در جهان صورت می گیرد، باید همواره این آمادگی را داشت که اخبار دست اول را به مخاطب رساند.
توسعه شبکه های اجتماعی بومی، یعنی ما باید شبکه های اجتماعی غیربومی را ببندیم یا نه، همین غیربومی را هم می توان کنترلشان نمود؟
ببینید، فناوری ذاتش این است که به هر حال از مرزها عبور می کند به شکل های مختلفی، بدون اینکه دعوتش کنند. اما وقتی که شما به مخاطب خودت، پاسخی در این خصوص نمی دهی، طبیعی است که داری کمک می کنی به آن مهمان ناخوانده ای که آن بیاید عرصه و میدان را به دست بگیرد. اگر که شبکه های اجتماعی بومی، به نحو موثری در همان ابتدا، نه اینکه بعد از سال هایی که ذائقه جامعه به سمت شبکه های خاصی عادت پیدا کرد، بلکه در همان ابتدا، شکل بگیرد، تشکل بشود و به موقع پاسخگوی نیاز مخاطبین باشند، طبیعتا شما با این اقدامتان دارید کمک می کنید که ظرفیت های داخلی در مقایسه با ظرفیت خارجی فعالتر بشود، مورد حمایت واقع بشود و مردم هم طبیعتا وقتی احساس اطمینان و اعتماد می کنند به جایی که می توانند اگر مشکلی پیش آمد، بروند و به ایشان پاسخگو باشد، طبیعی است که به آن رو می کنند و استقبال می کنند و به شبکه ای که هیچ دسترسی بهش ندارند و هر مشکلی پیش بیاید خارج از مرزهای شماست، طبیعتا از آن رو بر می گردانند. پس بنابر این به نظر من، اگر که هر مقدار در حوزه تقویت یک زیرساخت ها در حوزه شبکه های اجتماعی و دوم محتوا، فعال بشویم، در واقع افراد در این حوزه اشباء شده و کمتر احساس تشنگی و عطش برای یافتن پاسخ خودشان در شبکه های غیر بومی می گردند...