سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۴۰۰/۰۴/۱۲
در سال ۲۰۱۴ زنبوری به نام زنبورِ جواهرنشان پژوهشگران را دچار اعجاب ساخت. این زنبور روش خاصی برای بقای نسل دارد.
او به سوسکی بسیار بزرگتر از خود نزدیک شده و با مهارت فوق‌العاده‌ای دو بار آن را نیش می‌زند. بار اول همچون یک جراح متخصص، نقطه‌ی خاصی از مغز سوسک را نیش زده و فلجش می‌کند. نیش دوم اما بسیار عجیب‌تر است. چرا که هم او را از حالت فلج‌شدگی در می‌آورد و هم سوسک را به برده خود تبدیل می‌کند این بار سوسک بدون هیچ مقاومتی به زنبور سواری داده تا به قتلگاهی که زنبور برایش درست کرده برود حتی در مسیر چند بار خود را تمیز می‌کند زنبور تخم خود را در بدن سوسک گذاشته و آن را محبوس می‌کند تا تخم کم‌کم بزرگ شده و جسم بی‌حس شده‌ی سوسک غذای لاروی زنبور را تا زمان بلوغ فراهم کند سوسک در اینجا رفتاری شبیه به یک سگ دست آموز را از خود نشان می دهد، زنده است و بر بدن خود کنترل کامل دارد و با اربابش کاملا همکاری کرده و حتی با پای خود به سمت سرنوشت نامعلومش حرکت می کند... بنابراین زنبور جواهر نشان به جای آنکه آشکارا و با استفاده از مواد شیمیایی به سوسک دستور دهد و او را به بردگی خود درآورد، از طریق نوعی جراحی مغزی، اختیار را از آن می گیرد تا بتواند قدرت و بقای خود را تثبیت کند.
.
.
حکایت آشنایی که نیچه در کتاب اراده معطوف قدرت اینگونه شرح می دهد: من قدرت را در جاهایی پیدا کرده‌ام که معمولاً کسی در آنجا به دنبال قدرت نمی‌گردد. در انسان‌های ساده، آرام و خوش‌آیند. انسان‌هایی که کمترین میلی به اِعمال قدرت ندارند. اتفاقاً تلاش برای اِعمال قدرت نسبت به دیگران، در نگاه من، معمولاً نشانه‌ای از یک ضعف درونی است.کسانی که از بردگی که در درون‌شان رخنه کرده، می‌ترسند و بر تن آن، جامه‌ی زرباف حکمرانی می‌پوشانند،آنها هنوز بنده‌اند. بنده‌ی پیروان خویش‌. بنده‌ی شهر‌ت‌شان و بندهٔ چیز‌هایی از این جنس.
اگر کسی در طبیعت خویش قدرتمند باشد،‌ تجربه‌ی قدرت، بخشی از ضرورت وجودی اوست. بی آنکه حتی انگشتی را برای دستوری به اشاره تکان دهد. حتی اگر برای تمامی عمر، خودش را در باغی یا باغچه‌ای،به دور از دیگران، پنهان کند.