اولین اهنگی که بهت تقدیم کردم و از ته دلم بود هیچ وقت فکرشم نمیکردم به اینجا برسیم به روزی که دیگه اسم منو هم یادت نیاد شاید بقیه راست میگفتن شاید من واقعن احمقم داشتم تو اینستا میچرخیدم این اهنگو شنیدم و همون لحظه گریم گرفت ۱ تیر بود اشناییمون وکاش تاریخ جدایی نداشت گریم میاد دردم میگیره چشام درد میگیره از که گریه کردم صدام گرفته بس که داد زدم میدونی قبلنا میگفتی هر شب برام ایت الکرسی میخونی که همیشه سالم بمونم نمیدونی که به خاطرت حتی تا لب پرتگاه مرگم رفتم میدونی میگفتی هر شب عکسمو میبوسی تا خوابت ببره حالا من هر شب تا گریه نکنم خوابم نمیبره قلبم درد میکنه میدونی هر وقت خواستم گناهی کنم صورتت اون چشای معصومت جلوم میومد میگفت مطمعنی ؟منم دیگه سمتش نمیرفتم تو رو واقعا فرشته ای میشناختم که هیچ وقت کار بدی نمیکنه واقعا از فرشته دو تا بال برام کم داشتی اونم داشتی بهم نشون نمیدادی حتی فکر اینو که الان تو بغل یکی دیگه ای داره منو میگاد دارم اب میشم میترسم اونم یه روز ولت کنه مثل کسی که قبل من بود انقدر احمق بودم یادته قبلا یه مهدیس داشتیم دوست صمیمیم بود چقدر بهت اعتماد داشت چون میدونست کسیو که من انتخاب کنم تا تهش میرم و یکیه فقط اون ادم الان دیگه نه اون هست نه پویا نه فاطمه نه محمد رضا باورم نمیشد توعم مثل پویا منو احمق فرض کنی و از پشت بهم خنجر بزنی چی بگم دیگه از کدوماتون بگم هیچ کدومتون نیستید که هوی فاطمه اهای سجاد دیدید چطوری ولم کرد ؟شما که شاهد قولاش بودین یه چیزی بگین هی مردین ؟نیستید چرا ؟کاش مرده بودم و تا اینجا نمیرسیدم