سادات شرمنده
مغیره داره به حسن میخنده
دست علی رو با طناب میبنده
روز قیامت که میگن امروزه
در داره روی مادرم میسوزه
وای مادر وای مادر وای مادر
وای مادر وای مادر وای مادر
سادات شرمنده
امانت نبی رو خاک سرده
مقابل یه لشکر نامرده
چهل نفر فاطمه رو با کینه
میزنن و علی داره میبینه
وای مادر وای مادر وای مادر
وای مادر وای مادر وای مادر