پس از رد کردن پیشنهاد آقای فینکتون (تاجری که ثروت زیادی در کلمبیا داشت و میخواست ما براش کار کنیم) وی افراد خود را به سراغ ما می فرستد و آنها رو شکست میدیم؛
در نهایت با آهنگری که دنبالش میگشتیم روبرو میشویم امّا دیگر کار از کار گذشته است، ناگهان دوقلو های لوتس (دانشمندانی که نقش بزرگی در پیشرفت کلمبیا داشتند امّا طی یک اتفاق ناخوشایند در زمان و فضا برای ابد زندانی شدند) به الیزابت راهنمایی میکنند تا از قدرت های فوق العاده خود استفاده کند که شرایط به حالت مطلوب ما برگردد...