خیلیی خیلیی این ادیتو دوست دارم:)♥️
اون لحظه ای که لانگا با خستگی تمام میپره و رکی رو بغل میکنه:)))))) *وی غش کرد و در تخیلات خودش سر هایشان را بهم میچسباند=) *
و همینطور خود ویکتورر
عرر دلم از این جور بغلاااا میخوااادد =)
پ.ن: شما هم حس میکنید رابطه لانگا و رکی بیشتر از دو تا دوسته یا من فقط این فکرو میکن؟:)