خداست که معبودى جز او نیست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبک او را فرو مىگیرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آنِ اوست. کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مىداند. و به چیزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمىیابند. کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست، و اوست والاى بزرگ. (۲۵۵) در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواى داناست. (۲۵۶) خداوند سرور کسانى است که ایمان آوردهاند. آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مىبرد. و[لى] کسانى که کفر ورزیدهاند، سرورانشان [همان عصیانگران] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مىبرند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند. (۲۵۷)