حوزه وسیع و سنگین مسئولیتهای رهبری و نقش بنیادین آن در سلامت نظام سیاسی ایجاب میکند، که شایستهترین فرد عهده دار آن شده و شخص رهبر، دارای بالاترین صلاحیتهای علمی، اخلاقی، سیاسی و از برترین تواناییها برخوردار باشد.
از این رو، برای آنکه انتخاب این مقام طبق معیارهای لازم صورت گیرد، انتخاب رهبر از سوی مردم، به وسیله ی نمایندگان خبره آنان صورت میپذیرد. به این ترتیب که خبرگان، منتخب مردم هستند و رهبر، منتخب خبرگان.
رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه ی مسئولیتهای ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت. همچنین در صورتی که رهبری از انجام وظایف قانونی خود که در قانون اساسی مذکور است، ناتوان شود، از مقام خود بر کنار خواهد شد، که تشخیص این امر نیز بر عهده خبرگان رهبریت است
حق حاکمیت که از سوی خداوند آفرینش به جامعه بشری داده شده است، گاهی بی واسطه اعمال میشود و گاه با واسطه در مواردی که وضع مورد رای، روشن باشد و هیچ ابهامی در آن نباشد، مانند آنکه در مساله رهبری، هیچ رقیبی برای مورد رای یافت نشود، که زمینه ی تردید و تحیر را پدید آورد، در چنین مواردی، نیاز به شهادت بینهها یا گزارش کارشناسان اهل خبره نیست، و حق حاکمیت مزبور، با آراء مستقیم و بی واسطه مردم، اعمال میشود؛ چنانکه پذیرش نظام جمهوری اسلامی، در فروردین ۱۳۵۸ از طریق همه پرسی و به طور مستقیم صورت گرفت و نیز پذیرش رهبری بی رقیب امام خمینی رحمةاللهعلیه از سوی آحاد مردم که از ابتدای انقلاب، ولایت ایشان به نحوه «تعین» بر همگان روشن بود.
اما در مواردی که وضع مورد رای، پیچیده و دشوار باشد و نیازمند کار تحقیقی و تخصصی کارشناسان باشد، نظیر تدوین قانون اساسی و نیز تعیین رهبری، یکی از فقیهان جامع الشرایط که صلاحیت هیچ یک از آنان شهره ملت نیست و محتاج کنکاش کارشناسان میباشد، مردم به خبرگان مراجعه میکنند و آنان را وکیل خود قرار میدهند و از این طریق، حق مالکیت خدادادی خود را اعمال مینمایند.