ژائو یائو در تلاش برای به دست آوردن شمشیرش توسط ده جاودانه دستگیر و کشته میشود. بعد از گذشت پنج سال ژائو یائو ، یک روح در بدن چن چی یان ( یک شاگرد زن از فرقه جاودان ها) است و لی چن لان جایگاه رهبر فرقه وانلو را برعهده گرفته است و ژائو یائو تصمیم به انتقام از او می گیرد. اسرار گذشته فاش می شود ، او متوجه می شود که دشمنانش چه کسانی هستند و چه کسانی در تمام مدت در کنارش بوده اند.