میسا:تستش کردم.بخوری حض میکنی
ریکو هم اعتماد میکنه و لیوان رو یه نفس میده بالا یدفه شروع میکن سرفه کردن
ریکو:این(سرفه)چی(سرفه)بود؟(سرفه)
شینا:اب و نمک و شکر و فلفل و دارچین و زر چوبه و یکم زعفران
شو:این همه چیز توی یه لیوان اب؟نمیمیره؟
دایانا:نه بابا.این سگ جون تر از این حرفاس
ریکو:که تست شده.نه؟
میسا:من تست کردم تا ببینم به اندازه کافی پدر ادمو در میاره یا نه بعلاوه من نگفتم از چی حض میکنی.گفتم؟؟
ریکو:عوضیا...
و میره سمت دستشویی
میسا:خوب این کادو کوچولو ها رو بزارید اول بعد اون جعبه رو....خخخخخخ
ریکو میاد بیرون و بعد از کلی زر زر و اوردن کیک و بریدنش نوبت باز کردن کادو ها میشه.
میسا:خوب کادو اول.باز کن ببین چیه...
ریکو:خوب خوب این....ساعته؟
روکی:پ ن پ تلوبزیون 48 اینچه
ریکو:روکی؟خودتی؟
روکی:اهههه باز شروع شد.کم کم باید کنار بیاین دیگه...
ریکو:حالا از طرف کی هست؟
میسا:نوشته که....
ریکو:ر.م-ک.م-ی.م-ا.م.....این چیه؟
کو:اسم هامون جا نمیشد واسه همین مخفف کردیم
ریکو:مغز های متفکر دارید واقعا.....
روکی:کار این خنگ بود دیگه
ریکو:افرین افرین....خسته نباشید واقعا!
میسا:بعدی چیه؟
ریکو:علم غیب ندارم که....واسا باز کنم بعد بپرس
بعد شروع میکنه باز کردن
ریکو:دستبنده؟
شینا:اره
ریکو از طرف س.ش....بله؟این دیگه کار کدوم ابلهیه؟
شینا:ساکاماکی شو؟؟؟
ریکو:عه راس میگیا من الان داشتم فکر میکردم چرا حروف الفبا نوشته!
شینا:بس که ابلهی
ریکو:راستی....تو واقعا رفتی خریدی؟؟
شو:اره دیگه...
شینا توی ذهنش:اره جون عمت!
دایانا توی گوش شینا:دستبند توی لیست نبود.خودش رفته خریده
شینا:من که باورم نمیشه.
میسا:البته اینترنتی خریده خخخ
دایانا:خخخخ میگم شو از این عرضه ها نداره
ریکو:بچه ها این کادوئه یکم عجیب میزنه ها