سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۳۹۷/۰۵/۲۵
وقتی رسیدم به اتاق یوکی دیدم جین نشسته کنارش و با هم حرف میزنن . لبخند زدم ^^ خیلییییییی به هم میومدنننننننننن . .... یهو یاد خودم و جونگ کوک افتادم . اصلا خوب نبود ..
من ـ بهتری ؟ ^^
یوکی ـ اوهوم .
ریتا ـ میگن مسموم شده بودی یوکی . چی خوردی تو ؟
یوکی ـ فقط ... فقط ناهار خوردم .
یکم مکث کرد . بعد دوباره دهنشو باز کرد ـ البته قبلش یه تیکه شکلات خورده بودم .