به احتمال زیاد افرادی که مد نظرمن این ویدیو رو نمی بینن و شاید اصن منو به یاد نیارن .
ولی من یهو دلم تنگ شد و تصمیم گرفتم دستی به سر این چنل ، که خاطره های شیرین و تلخ زیادی از بچگیم رو تو خودش جا داده، بکشم .
فکر میکردم به طور کامل اینجا رو فراموش کردم ولی یهو خاطره ی محوی که از شب ها و روزای سپری شدهم تو چنل ها به یادم اومد ، خلاف فرضمو ثابت کرد .
من واقعا احساس شادی می کردم .
وقتی با زهرا درباره ارزشگذاری متن نوشتم .
وقتی با مهسیما و صغی ، سنپای های قشنگم ، حرف میزدم .
وقتی برای ویدیو های طاهره / تارا ، کامنت میذاشتم .
وقتی زمانم با هایدی ، سها ، ننه (ضحی) ، ملیکا۱۲۳۴ ، عسل ، آنا.جی ، الیا و... سپری میشد .
این اسم ها تو ذهنم موندگار شدن و قابل پاک شدن نیستن ولی مطمئنم اسامی بیشتر از این بودن . که همشون دنیای منو زیبا تر کردن .
من عمیقا قدردانم ، ممنونم و دوستون دارم .
از خیلیاتون خبر ندارم و این باعث میشه افکار ترسناکی تو ذهنم شکل بگیره و سناریو های سیاهی شکل بگیره . امیدوارم همتون سالم باشید .
اگه حالتون بده یا مضطرب و آشفته این ، خودتون رو مورد سرزنش قرار ندید .
امید به رسیدن روز های روشنه که ما رو زنده نگه میداره .
و دوباره ، شدیدا دوستون دارم .
- اگه دوست داشتید خبری از خودتون حتی شده با فرستادن یه نقطه ، بهم بدین :> و از نگرانی و دلتنگی درم بیارین .
امیدوارم به جز ارواح ، انسان های واقعی هم بتونن این ویدیو رو ببینن T-T