تق تق تق
_ بله ؟؟
منشی : خانم لی توی یکی از بخشای اداری مشکلی به وجود اومده
_ الان میام
صدای تق تق پاشنه ی چکمه های مشکی و بلند سویانگ همه رو ساکت کرد .
یه شلوارک کتون کوتاه مشکی با یه بلیز یقه اسکی استین حلقه ی کاملا ساده و یه کت کوتاه و چکمه های مشکی که تا 2 سانت پایین زانوش بود پوشیده بود .
سویانگ : اینجا چه خبره ؟؟؟؟؟
همون موقع هیون کی از در پشتی وارد سالن شد
سویانگ دست به سینه وایساد و پوفی از سر کلافگی کشید
_ اوووف اقای مزاحمم تشریف اووردن
هیون کی که کاملا مشخص بود داره حرص میخوره ذل زده بود به زمین .
هیون کی : تو برو من خودم حلش میکنم
سویانگ : باشه . میخوام ببینم عرضه شو داری یا نه .
و از اونجا دور شد
ماریا : دختره ی احمق کله شق خر بزغاله گاو نفهم
سویانگ : ممنون . نظر لطفتونه
ماریا : احمق . این چه غلطی بود کردی / میخوای چیکار کنی اخه . شیطونه میگه..
سویانگ : ماریا هیس بده
ماریا : دختره ی خر الاغ
سویانگ : ماریا ؟؟ دخترکم ؟؟ خفههه میشی ؟
ماریا : اگه مردی انتظار نداشته باش بیام تشیع جنازت
سویانگ : وااای ماریا واقعا این لطف بزرگو در حق من میکنی ؟ ازت ممنونم
ماریا : کوفت
و از سویانگ دور شد
سویانگ : یه جوری میگن انگار میخوام رئیس جمهورو ترور کنم
کارتون و انیمیشن