سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
۱۴۰۲/۰۲/۲۳
سریالcall it love روند کندی داشت و شاید برای بعضیا کسل کننده باشه اما قدم زدناشون تو پیاده‌روها،درونگرابودن شخصیتا،جوری که با چشماشون حرف میزدن،دیالوگای جذابشون،کوله پوشتی پر بار دونگ جین و موهای باز ووجو و حتی رنگ صورتیِ سکانسا قشنگ ترین چیزی بود که این سریال می‌تونست بهم بده
می‌تونستم با تک تک شخصیتا ارتباط بگیرم و درکشون کنم
ولی بیشتر از همه ووجو..
تنهاییاش،شکستاش و اشتباهاتش
وقتی یونجون ازش پرسید «پشیمونی؟» گفت «نه،ولی اگه برگردم عقب جلوی خودمو میگیرم تا خیلی از کارارو انجام ندم»
این دیالوگ برای من همه چیز بود کاش میشد برگردم به عقب..
قشنگیه دیگه این سریال این بود که خبری از دیالوگ«بامن قرار میذاری؟» نبود
عشق آروم آروم حرکت کرد و وارد قلب و روحشون شد و رابطه‌اشون بدون اینکه متوجه بشن شروع شد
قشنگ عاشق شدن و قشنگ بهم زدن
جوری که بعد بهم زدنشون ووجو تنفر از خودشو ول کرد و دونگ جین قول داد زندگیشو کسل کننده و غمبار سپری نکنه
و جفتشون به بهترین شکل ممکنه به حرفاشون عمل کردن
من مرگ لحظه هایی شدم که باهم قرار گذاشتن به جاهایی که باهم میرفتن نرن ولی بازم دلشون طاقت نیاورد..
یا لحظه های آرومی که ووجو موهاشو باز میذاشت تا اون حس عمیق و قشنگ رو بهمون منتقل کنه..
این سریال خیلی شبیه به واقعیت بود و دیدنش تو این دوره بهم کمک کرد که حتی اگه نتونستم حالمو خوب کنم بازم این منم که تصمیم میگیرم هر لحظه‌امو با چجور حسی بگذرونم.