اولا در جنگ شناختی دوقطبی سازی یکی از رویکردها و در واقع استراتژی های حوزه جنگ شناختی است برای اینکه شما بتوانید در واقع جریان ایجاد کنید کشش ایجاد کنیم در واقع مخالف موافق ایجاد کنید و نسبت به آن یک موضوع و بعد جمعیت را وسط می فرستید یکی رایا این را انتخاب کن یا این هر طرف را انتخاب کند فرقی نمی کند چون این ها طوری طراحی شده اند که روبروی همدیگر هستند این جریان را با هم تشکیل و دنبال می کند این دو قطبی ها ممکن است که از اشتباهات مسئولین خودمان تولید شود یعنی مسئولین ما به غلط موضع گیری کنند یایک چیزی بگویند ویا یکسری در واقع براساس شناختی که دارند و حقوق اجتماعی و فرهنگ ما دارند یکسری مبانی و چار چوب ها را دارند مثلا فرض کنید که در مبانی و چارچوب ها اینها یکی از موضوعاتشان زنان هستند حالا در مورد حجاب در مورد آزادی های خاص درمورد نگاه فمنیستی به زن در مواقعی که این دسته از مباحثی که در مباحث اجتماعی شکل بگیرد حوزه هایی است که در عرصه جنگ شناختی شناخته شده است که حالا باید دنبال یک کیس خاص بگردند که آن کیس را بزرگ کنند تا وقتی که داستان نقل شده را با واقعیت ماجرا مقایسه میکنی میبینی خیلی باهم شباهتی ندارند اصلا.