سرود مردمی ترکی است که در اعتراض به حوادث میدان تقسیم سروده شد.
به خاطر گازهای فلفلتان
و باتوم و چماقهایتان
و بهخاطر طعم تمام ضرباتی که چشیدیم
ای والله ای والله
من را سرکوب کن
بی هیچ شرمی و عذابی
چشمانم میسوزد اما خم نمیشوم و تنها نمیمانم
آزادی را فریاد میزنم و به تو میگویم حق با من است
به تو گفتم و هنوز میگویم ما انسانیم
و تو به من میگویی که تسلیم شو؟
به خاطر گازهای فلفلتان
و باتوم و چماقهایتان
و بهخاطر طعم تمام ضرباتی که چشیدیم
ای والله ای والله
بر صورتهایمان سیلی بزن و کلاممان را با کینه قطع کن
به سلامتی همه شما، دمتان گرم
ای والله ای والله
دست بگذار بر صورتم، بی تردید و وحشت
تمام میدانها از آن ما است
به خاطر بسپار، انسان از آن ماست
آزادی را فریاد میزنم و به تو میگویم حق با من است
به تو گفتم و هنوز میگویم ما انسانیم
و تو به من میگویی که تسلیم شو؟
به خاطر گازهای فلفلتان
و باتوم و چماقهایتان
و بهخاطر طعم تمام ضرباتی که چشیدیم
ای والله ای والله
بر صورتهایمان سیلی بزن و کلاممان را با کینه قطع کن
به سلامتی همه شما، دمتان گرم
ای والله ای والله
بی هیچ شرمی و عذابی
چشمانم میسوزد اما خم نمیشوم و تنها نمیمانم
آزادی را فریاد میزنم و به تو میگویم حق با من است
به تو گفتم و هنوز میگویم ما انسانیم
و تو به من میگویی که تسلیم شو؟
به خاطر گازهای فلفلتان
و باتوم و چماقهایتان
و بهخاطر طعم تمام ضرباتی که چشیدیم
ای والله ای والله
بر صورتهایمان سیلی بزن و کلاممان را با کینه قطع کن
به سلامتی همه شما، دمتان گرم
ای والله ای والله
به خاطر گازهای فلفلتان
و باتوم و چماقهایتان
و بهخاطر طعم تمام ضرباتی که چشیدیم
ای والله ای والله
بر صورتهایمان سیلی بزن و کلاممان را با کینه قطع کن
به سلامتی همه شما، دمتان گرم
ای والله ای والله