سلام
من فروغم ۱۷ ساله
ساکن یکی از همین شهر های پر هیاهو و شلوغ
:) میخوام بیوگرافیمو بنویسم چون با این کار سبک میشم (:
جدیدا تنها زندگی میکنم قضیه برمیگرده به دعوای بین منو بابام که بحث بالا گرفت و گفت نه من پدرتم و نه تو دخترم!
چند روز بعدم که اومد تا سنگامونو وا بکنیم و نمیدونست من چموش تو از این حرفامو بار و بندیلمو جمع کردم «اینم بگم مامان بابام چند سالیه طلاق گرفتن وگرنه اگه مامانم بود مطمئنا اوضاع به اینجاها نمیکشید»
خلاصه حرف مرد یکیه نه؟ منم ازش خواستم مرد بمونه !
دارم زندگیمو با چنگ و دندون میگذرونم
نمیدونم فازم چی بود که اومدم نما
فک میکنم چون بتونم با یه اسم جعلی خوده واقعیم باشم و بگم نیاز به کمک و همدم دارم بگم اره منم ضعیفم مشکلاتمو بیان کنم ...
دنبال حاشیه نیستم
شما هم اصل بدین
خب حالا لطفا یه سر به پست جدیدم بزن مرسی ^^