ادامه :
شما پس از تماشای 3 قسمت اول تازه وارد داستان میشوید . وارد داستانی که حتی اگر نخواهید باز هم ذهنتان را درگیر خواهد کرد . شما اصلا در این سریال دختری را نمیبینید که با دو پسر درگیر داستانی عاشقانه شود. یا پسر شخصیت اصلی ،که پدرش مدیر مدرسه باشد . یا دیگر کلیشه های عاشقانه ی مدرسه ای .
شما در این سریال با دو پسر با سطح اقتصادی پایین جامعه در میان نوجوانی و جوانی طرف هستید . دو پسر که میخواهند از مشت هایشان استفاده نکنند ، اما حقیقت این است که آنان بی آنکه بخواهد به سمت هم کشیده میشوند و خشونت به آنکه بخواهند به سمت آنها میاید .
اگر سریال مدرسه ی 2013 اولین سریالی است که از جانگ نارا میبینید تا ابد تصویر یک معلم از او در ذهنتان نقش میبنند . معلمی دلسوز و مهربان که آرامش دانش آموزانش بیشتر از نمره ی آنها برایش اهمیت دارد. او دوست داشتنی و باورپذیر است . او نمونه ای از یک معلم که میتوانید در دلتان را به روی او باز کنید. اما یک حقیقت در باره ی او وجود دارد آیا او میتواند حریف قلدر های مدرسه شود؟ میتواند کنترل کلاس را به دست آورد یا قرار است غرورش شکسته شود ؟ جانگ نارا را در این سریال دوست خواهید داشت.
چویی دنیل ، محال است که در این سریال به او بد و بیراه نگویید . او معلمی است که جز نمره ی بالا چیزی برایش مهم نیست . او نمونه ی بارز تبعیض است و بی اخلاقی . آنهایی که نمراتشان خوب نیست در نگاه او اصلا وجود ندارند. اما همین معلم میتواند از دانش آموزان رتبه های برتر کنکور بسازد و آنها را به رویاهایشان برساند . چویی دنیل با بازی صورت و دیالوگ گویی هایش شما را یاد معلم های واقعی سال سوم دبیرستان می اندازد.
حال قرار است که این دو معلم در کنار هم به بدترین و درهم ترین کلاس یک مدرسه (چه از لحاظ درسی چه از لحاظ اخلاقی ) درس بدهند.
شما احتمالا بتوانید خودتان را در یکی ازدانش آموزان این کلاس ببینید .
دوران دبیرستان خود را چگونه گذراندید ؟ این سریال بار دیگر شما را به آن دوران دعوت میکند.
اختلاف طبقاتی و فرهنگی موجود در این کلاس دلیل اصلی آشفتگی در این کلاس است.
ادامه ی نقد در پست بعدی ...