به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ولی لب هایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس،هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعر ها
عاقبت با قلم شرم نوشتند نشد
هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد
آه که تصویر تو هرگز به تو مانند نشد
گفتم از قصه زلفت گرهی باز کنم
به پریشانی گیسوی تو سوگند نشد
خاطرات تو و دنیای مرا سوزاند
تا فراموش شود یاد تو، هر چند نشد
من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمی که لبش باز به لبخند باز نشد
دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند
بلکه چون برده مرا هم بفروشند نشد
گوینده: عباس قربان پور
به سایت پیویو هم سری بزنید.
https://pioio.com/up/ava/
برای دنبال کردن ما درصفحات مجازی کلیک کنید.
https://www.instagram.com/pioioava/