ریو یه لحظه وایمیسته کل کلاس ساکت میشه برای یه مدت .....همه توی دلشون دارن میگن الان چی میشه دعوا قراره بشه اونم بین دوتا از قلدورای کلاس
ریو : پوکرفیس: چی میگی برای خودت فقط میخوام از کلاس برم بیرون جلو راهو گرفتین
دخترا از جلو در میرن کنار ولی کائور همینجور زل زده بود توی چشمای ریوچند لحظه وایستاد و بعدش رفت کنار ریو هم به راهش ادامه داد و از کلاس رفت بیرون و در رو بست
نانا با چهره ترسیده: گفتم الان فاتحم خوندست
کائوری : تو که میدونی اعصاب نداره چرا انقدر سربه سرش میزاری