چشم تو خواب میرود یا که تو ناز میکنی نی به خدا که از دغل چشم فراز میکنی
آمده ای که راز من بر همگان بیان کنی وان شه بی نشانه را جلوه دهی نشان کنی
دوش خیال مست تو آمد و جام بر کف اش گفتم می نمیخورم گفت مکن زیان کنی
با همگان پلاسو کم با چو منی پلاس هم خاصبک نهان منم راز ز من نهان کنی
گنج دله زمین منم سر چه نهی تو بر زمین قبله ی آسمان منم رو چه به آسمان کنی
چشم تو خواب میرود یا که تو ناز میکنی نی به خدا که از دغل چشم فراز میکنی
چشم ببسته ای که تا خواب کنی حریف را چونکه بخفت بر زرش دست دراز میکنی
با همگان پلاسو کم با چو منی پلاس هم خاصبک نهان منم راز ز من نهان کنی
گنج دله زمین منم سر چه نهی تو بر زمین قبله ی آسمان منم رو چه به آسمان کنی
آمده ای که راز من بر همگان بیان کنی وان شه بی نشانه را جلوه دهی نشان کنی
دوش خیال مست تو آمد و جام بر کف اش گفتم می نمیخورم گفت مکن زیان کنی
با همگان پلاسو کم با چو منی پلاس هم خاصبک نهان منم راز ز من نهان کنی
گنج دله زمین منم سر چه نهی تو بر زمین قبله ی آسمان منم رو چه به آسمان کنی