سوبارو:چیه مگه؟
شینا:اوف....هیچی.....دایانا نمیرقصه. نه؟
سوبارو:کوری مگه؟خودت نگاه کن
شینا:چند بار بگم؟من چشمام ضعیف شده...
بعد از رقص:
ریکو:تو تاحالا چند بار رقصیدی مگه؟ خوب بلد بودی
شو:فوضولو بردن زیرزمین لیز خورد افتاد زمین
ریکو:تو هم؟
شو:چیه مگه؟
ریکو:تو هم یاد گرفتی....اوه این دختره اومد باز
ساکورا:ریکو.وسط ندیدمت.نرقصیدی؟
ریکو:چرا؟رقصیدم.حتما شلوغ بوده ندیدی.
ساکورا:نکنه کسی بهت درخواست نداده...
ریکو در حال که شو رو میکشید کنار خودش میگه:نه اتفاقا.درخواستا زیاد بود ولی خوب نمیشد همشون رو قبول کرد که...
ساکورا:امممم.ایشونو یادت رفت معرفی کنی.نه؟
ریکو:اها ایشون ساکاماکی شوئه.
ساکورا:اوه.خوشبختم
ریکو:خوب پس...اگه کاری نداری من برم بشینم
ساکورا:پس فعلا خدافظ گلم
و دختره میره
شو:الو؟ریکو؟کجایی؟
ریکو(زیرلب):بمیر...
شو:به کی گفتی بمیر؟
ریکو:هیچی...چیه؟حتما فکر کردی با تو بودم
شو:اره یه لحظه
میسا:خوب ریکو جان کی بریم ترورش کنیم؟
ریکو:کیو؟
میسا:مخترع رقص دو نفره رو دیگه
ریکو:ها؟وللش
میسا:چیه؟حتما خوشت اومده.نه؟
ریکو:معلومه که نه.اصن همین فردا میریم یارو رو از تو قبر میکشیم بیرون
میسا:افرین.افرین
ریکو:خخخخ
شینا:اقا این مهمونی تا کی ادامه داره؟؟
ریکو:تو دعوتنامه نوشته بود تهش پارتیه
شینا:ایول!
ریکو:جوگیر
میسا:خوبه که..
شینا:اره...همچین بدم نیس
ریکو:امیدوارم از دفعه قبل بهتر باشه...
شو:تو خودت دفعه قبل کلی کیف کردی که...جوگیر
ریکو:خو میخواستی تو هم کیف کنی. به من چه؟...عمت جوگیره...بی ذوق
میسا:خخخخ شما دوتا کلا دعوا دارینا...
شینا:اینجا ولش کنین دیگه...
ریکو:راستی میسا دوباره لباسمو عین دفعه قبل نکنیا...
میسا:باشه.بدترش میکنم
ریکو:هی.چی میگی تو؟یه ذره رحم کن دختر..