ریکو:-_-اصن نا امید شدم ازت.امم میگم بچه ها یه ماه یکم زیاد نیس؟بهتر نیس یکم زودتر بریم؟
راینا:عه.چرا؟
ریکو:خوب یکم زیاده میدونی؟؟؟
دایانا:اها راستی یادم رفت بگم یه چیزی رو.من باهاتون میام ژاپن!
ریکو:چیییی؟
دایانا:گفتم که.باهاتون میام
ریکو:حالا که اینطوره اصن من میگم 3روز دیگه بریم
بقیه:مشکلی نیست
دایانا:کل مشکلتون من بودم؟
ریکو:فک کنم اره خخخخخ
دایانا:امروز حال دارین بریم بازاری جایی؟
میسا:کسی حرف بازارو زد؟من پایم
شینا:منم که کلا بزارین کنار
ریکو:بازار؟کی حوصله بازار داره؟
دایانا:باشه پس ما میریم
و کلا دخترا دسته جمعی میرن بازار
ریکو:تو چرا نرفتی؟
شینا:کلا از این چیزا خوشم نمیاد
ریکو:الان اگه میسا بود میگفت مگه تو دختر نیستی؟
شینا:خخخ
ریکو:گفتم زودتر بریم که من زودتر برم
شینا:میگم که...تو چقدر خری
ریکو:چرا؟از چه لحاظ؟
شینا:دوستای به این خوبی رو داری ول میکنی بری...
ریکو:شما خوبین؟نخندون منو.خرم خودتی
شینا:نه خدایی راهی نداره نری؟
ریکو:نمیدونم