دیالوگ این قسمت یکی از بهترین دیالوگایی هست که دیدم...زمانیکه آشیتاکا(پسره)میگه درون تو و این دختر شیطان نهفتست و بعد نفرینی که خودش داره مثله یه هیولایی که درونش پنهان باشه بیرون میاد(همون بازوهای بنفشش رو میگم)و بعد میگه خشم و عصبانیته که نفرین رو بدتر میکنه و روح من رو ذره ذره میخوره تا نابودم کنه...منو یاد توکیو غول میندازه مثله کانکی که با اون مظلومیتش قدرتی رو پیدا میکنه که میخواد دنبالش رو متعادل کنه ولی تو یه دوره ای مجبوره از خود شیطان هم بدتر بشه...