آواز خوندن جو هیون جائه تو جشن تولد بچه ی رئیس، با بغض * سریال Three dads & one mom *

۶ نظر
گزارش تخلف
(^_^ JHJ Iranian Fan ^_^)
(^_^ JHJ Iranian Fan ^_^)

اصلِ خوندن خوشگله ی این سریال رو قبلا اینجا گذاشته بودم: http://www.namasha.com/v/aoeAvXGc
و خلاصه داستان سریال هم اینجاست : http://www.namasha.com/v/mzR5bZXN
این سکانس جاییه که نایونگ قضیه اهدای اسپرم و اینا رو فهمیده و از پیشِ سه تا باباهای داستان، میره و حالا هرسه تا باباها از رفتن هاسون کوچولو ناراحتن. اینجا سو هیون رفته به جشن تولد بچه رئیسش و از خوندن همون آهنگی که برای جشن تولد یکسالگی هاسون خونده بود، بغضش میگیره. حالا جالبه که از هیون جه پرسیده بودن کارگردان این سریال میدونست شما صدای خوبی دارید که انقدر سکانس، از خوندنِ شما تو این سریال قرار داده بود؟ هیون جه گفته بود نه نمیدونست. و مجری با تعجب میپرسه حتی ازتون سؤال هم نکرد که میتونید بخونید یا نه؟ وهیون جه گفته بود نه نپرسید. تو فیلمنامه بود که این شخصیت اینجاها باید آواز بخونه و کارگردان هم به من گفت باید اینجاها این آوازها رو بخونی... (یعنی من هلاک دیکتاتوری کارگردانم).
رابطه عشقی این سریال هم برای طرفدارها چندان خوشایند نیست. هرچند نقش هان سو هیون خیلی بامزه ست و کلی از بارِ کمدی داستان بخاطر همین تناقضیه که بین این شخصیت با اون دو تا بابای دیگه وجود داره. سو هیون خیلی مرتب و منظمه، بی اندازه روی حساب کتاب های مالی و خرج کردن هاش حساسه جوری که بهش میگن خسیس... و برخلاف اون دو تا بابای دیگه، آدم احساسی ای نیست. اون معتقده به ازدواج هم با دید نفع و ضرر مادی باید نگاه کرد.
مثل سریال "عشق اول" طرفدارها معتقدند چرا سو هیون باید دختری رو که نسبت به مادر هاسون، هم زیباتره هم جوون تر هم پولدارتر و هم اونهمه سو هیون رو دوست داره، نادیده بگیره و به زنی علاقمند بشه که یه بچه داره و تا آخر سریال هم اصلا معلوم نمیشه اونها با هم آینده ای خواهند داشت یا نه:-\ خلاصه طرفدارها زیاد اعصاب مصاب ندارن!

نظرات (۶)

Loading...

توضیحات

آواز خوندن جو هیون جائه تو جشن تولد بچه ی رئیس، با بغض * سریال Three dads & one mom *

۱۰ لایک
۶ نظر

اصلِ خوندن خوشگله ی این سریال رو قبلا اینجا گذاشته بودم: http://www.namasha.com/v/aoeAvXGc
و خلاصه داستان سریال هم اینجاست : http://www.namasha.com/v/mzR5bZXN
این سکانس جاییه که نایونگ قضیه اهدای اسپرم و اینا رو فهمیده و از پیشِ سه تا باباهای داستان، میره و حالا هرسه تا باباها از رفتن هاسون کوچولو ناراحتن. اینجا سو هیون رفته به جشن تولد بچه رئیسش و از خوندن همون آهنگی که برای جشن تولد یکسالگی هاسون خونده بود، بغضش میگیره. حالا جالبه که از هیون جه پرسیده بودن کارگردان این سریال میدونست شما صدای خوبی دارید که انقدر سکانس، از خوندنِ شما تو این سریال قرار داده بود؟ هیون جه گفته بود نه نمیدونست. و مجری با تعجب میپرسه حتی ازتون سؤال هم نکرد که میتونید بخونید یا نه؟ وهیون جه گفته بود نه نپرسید. تو فیلمنامه بود که این شخصیت اینجاها باید آواز بخونه و کارگردان هم به من گفت باید اینجاها این آوازها رو بخونی... (یعنی من هلاک دیکتاتوری کارگردانم).
رابطه عشقی این سریال هم برای طرفدارها چندان خوشایند نیست. هرچند نقش هان سو هیون خیلی بامزه ست و کلی از بارِ کمدی داستان بخاطر همین تناقضیه که بین این شخصیت با اون دو تا بابای دیگه وجود داره. سو هیون خیلی مرتب و منظمه، بی اندازه روی حساب کتاب های مالی و خرج کردن هاش حساسه جوری که بهش میگن خسیس... و برخلاف اون دو تا بابای دیگه، آدم احساسی ای نیست. اون معتقده به ازدواج هم با دید نفع و ضرر مادی باید نگاه کرد.
مثل سریال "عشق اول" طرفدارها معتقدند چرا سو هیون باید دختری رو که نسبت به مادر هاسون، هم زیباتره هم جوون تر هم پولدارتر و هم اونهمه سو هیون رو دوست داره، نادیده بگیره و به زنی علاقمند بشه که یه بچه داره و تا آخر سریال هم اصلا معلوم نمیشه اونها با هم آینده ای خواهند داشت یا نه:-\ خلاصه طرفدارها زیاد اعصاب مصاب ندارن!