یارو داشت خالی میبست که تو شهر ما اینقدر هوا...
یارو داشت خالی میبست که تو شهر ما اینقدر هوا سرده که وقتی میشاشی یخ میزنه!
منم گفتم: این که چیزی نیست، شهر ما اینقدر سرده هوا که وقتی میگوزیم یه تکه یخ از پاچه مون میفته بیرون، بعد میذاریمش کنار بخاری آب میشه میگه زارررررررررررررت!!
نظرات (۲)