بازگشت به لوکیشن های سریال ایمان و مرور خاطرات لی مین هو - پارت دوم (با ترجمه فارسی)
لازمه یه دوست پیدا کنم و ازش کمک بخوام. بعدش اون بهم کمک میکنه مثلا بهم غذا میده. آیا بهش میگید که از سال 2013 اومدید؟فکر نکنم بگم! من هیچی از اینکه مسائل تو اون دوره چطورین نمیدونم اگه بگم من از گذشته یا آینده اومدم ممکنه مردم فکر کنن کلا دیوونه ام مگه نه؟
کدوم رو ترجیح میدید سفر به گذشته یا آینده؟ من در مورد گذشته و حال میدونم بنابراین دوست دارم به آینده سفر کنم که چیزی ازش نمیدونم.
اگه فقط بتونی یه چیز با خودت ببری اون چیه؟ دوربین دیجیتال با همه چیزایی که از زمان حال روش ضبط شده.با اون میتونم اثبات کنم که من از گذشته اومدم. من میتونم خاطرات الان رو با اون دوربین با خودم ببرم تا احساس تنهایی نکنم.
چه قولی میدید که حتی اگه تو زمان سفر کنید نگهش دارید؟ من میخوام از همه شما برای حمایت هاتون تا امروز تشکر کنم من از این بابت واقعا خوشحالم.من قول میدم به فکر شما باشم و تو زندگی بهترین تلاشم رو بکنم حتی اگه تو یه دوره زمانی دیگه باشم. مطمئن نیستم که تو اون دوره SNS هست یا نه اما تو آینده حتما راههای ارتباطی راحت تری هم هست پس میتونید خبرهایی که درباره من هست رو داشته باشید شاید نتونیم دوباره همدیگه رو ملاقات کنیم اما واقعا ازتون خیلی ممنونم. اینجاش خیلی بانمکه که بهش میگن اینکه بیشتر شبیه پیغام وداع بود تا قول!حالا پس به هواداراتون یه قولی بدین که خیالشون راحت باشه. مین هو میخنده و میگه آره اون که جوک بود... من قول میدم اگه به آینده سفر کردم تمام تلاشم رو بکنم که برگردم پیشتون پس منتظرم بمونید I 'll be back (ای خدا اون انگلیسی قول دادنش رو من قربون بشم)
اگه بعنوان ستاره برتر آسیا برای کار به خارج سفر کنید ممکنه تجربه اش یه چیزی مثل سفر تو زمان باشه؟ تو کشورای دیگه حتما چیزای زیادی وجود داره که من با دیدنشون شگفت زده میشم اما چیزی که من همه جا احساس کردم یه جوره قلب ها و نگاههای خیره طرفدارمه و این منو خوشحال میکنه.
بعد نظرش رو راجع به ژاپن و طرفدارای ژاپنیش میپرسن که اونا رو دیگه ترجمه اش رو ننوشتم.
اینجا مین هو میره به لوکیشن بعدی.. این اولین باره که بعد از فیلمبرداری مین هو به این لوکیشن ها برمیگرده
نظرات (۲۵)