بازگشت به لوکیشن های سریال ایمان و مرور خاطرات لی مین هو-پارت سوم (با ترجمه فارسی)

۲۵ نظر
گزارش تخلف
فریماه (آفلاین شدم... اما شما روی خط لبخند بمونید)

هیچی عوض نشده. همه چی همونجوره که بود. اما اون موقع تو طول فیلمرداری به شدت گرم بود. اون روزها دمای هوا بیش از چهل درجه بود. اما ما از ابتدا اینجا فیلمبرداری نمیکردیم بعد از اینکه برنامه قطعی شد فیلمبرداری اینجا بیشتر و بیشتر شد برای اینکه اینجا به سئول نزدیکتر بود و بنابراین سهل الوصول تر بود.
اینجا فیلم برداری که عقب عقب میره و از مین هو فیلم میگیره تعادلش بهم میخوره. اینجا تو یه سراشیبی فیلمبردار ما افتاد. حالا تصور کنید چوی یونگ با اون لباسها و زره سنگینی که به تن داشت اینجا مبارزه میکرد.
صحنه های زیادی با این زره وجود داشت اما شما کجا این لباسها رو میپوشیدید؟ اصلش این بود که توی ماشینی که پایین این سراشیبی می ایستاد این کار انجام بشه اما وقتایی که بازدید کننده ای نبود من تو همین خونه هایی که اینجاهاست این کارو میکردم. مین هو و سایر بازیگران و عوامل مدت زمان زیادی رو اینجا سپری کردن. از مین هو راجع به صحنه هایی که اونها رو بطور ویژه به یاد داره سؤال کردیم. از اونجایی که این مکان امکانات و وسایل وسیعی نداشت ما از هر گوشه ای برای فیلمبرداری استفاده میکردیم برای مثال اون خونه، مکان مهمی بود که اون سو و شاه (همون پسربچه هه) مدتی رو اونجا گذروندن و اینجا جایی بود که من با دشمنا و آدمکش هایی که در تعقیب چوی یونگ بودن مبارزه کردم. راستش من هرگز تصور نمیکردم یه روز دوباره اینجا باشم. فیلمبرداری واقعا سخت بود و به همین خاطر من هیچوقت آرزو نداشتم به اینجا برگردم. اما حالا اینجام و احساس آشنایی و انس و حتی یه جورایی خیلی خوشایندی دارم....
...(ادامه در قسمت نظرات)...

نظرات (۲۵)

Loading...

توضیحات

بازگشت به لوکیشن های سریال ایمان و مرور خاطرات لی مین هو-پارت سوم (با ترجمه فارسی)

۱۸ لایک
۲۵ نظر

هیچی عوض نشده. همه چی همونجوره که بود. اما اون موقع تو طول فیلمرداری به شدت گرم بود. اون روزها دمای هوا بیش از چهل درجه بود. اما ما از ابتدا اینجا فیلمبرداری نمیکردیم بعد از اینکه برنامه قطعی شد فیلمبرداری اینجا بیشتر و بیشتر شد برای اینکه اینجا به سئول نزدیکتر بود و بنابراین سهل الوصول تر بود.
اینجا فیلم برداری که عقب عقب میره و از مین هو فیلم میگیره تعادلش بهم میخوره. اینجا تو یه سراشیبی فیلمبردار ما افتاد. حالا تصور کنید چوی یونگ با اون لباسها و زره سنگینی که به تن داشت اینجا مبارزه میکرد.
صحنه های زیادی با این زره وجود داشت اما شما کجا این لباسها رو میپوشیدید؟ اصلش این بود که توی ماشینی که پایین این سراشیبی می ایستاد این کار انجام بشه اما وقتایی که بازدید کننده ای نبود من تو همین خونه هایی که اینجاهاست این کارو میکردم. مین هو و سایر بازیگران و عوامل مدت زمان زیادی رو اینجا سپری کردن. از مین هو راجع به صحنه هایی که اونها رو بطور ویژه به یاد داره سؤال کردیم. از اونجایی که این مکان امکانات و وسایل وسیعی نداشت ما از هر گوشه ای برای فیلمبرداری استفاده میکردیم برای مثال اون خونه، مکان مهمی بود که اون سو و شاه (همون پسربچه هه) مدتی رو اونجا گذروندن و اینجا جایی بود که من با دشمنا و آدمکش هایی که در تعقیب چوی یونگ بودن مبارزه کردم. راستش من هرگز تصور نمیکردم یه روز دوباره اینجا باشم. فیلمبرداری واقعا سخت بود و به همین خاطر من هیچوقت آرزو نداشتم به اینجا برگردم. اما حالا اینجام و احساس آشنایی و انس و حتی یه جورایی خیلی خوشایندی دارم....
...(ادامه در قسمت نظرات)...