سکانسی از قسمت هجدهم سریال ۴۹ روز *وقتی بیدار شد این حرفها رو بهم بگه؛ میخوام از خودش بشنوم*

۶ نظر
گزارش تخلف
(^_^ JHJ Iranian Fan ^_^)
(^_^ JHJ Iranian Fan ^_^)

اول که جایزه بهترین تدوین آماتوری تقدیم میشه به خودم که چققققدددرررر زیبا تیتراژ آخرِ قسمت ۱۷ و اول قسمت ۱۸ رو کات کردم و این صحنه رو بصورت یکپارچه درآوردم. خیلیم عالی!

تو این سکانس جی هیون میخواد که با استیل سونگ یی کیونگ بیاد و کانگ رو قانع کنه که بیخیالش بشه و اینا... اما در مقابل حرف های هان کانگ دلش غش میره برا همچین عاشق وفاداری و سونگ یی کیونگ بودن و ممنوعیت تماس فیزیکی و همه چی رو بیخیال میشه

سکانس حسیِ خیلی زیباییه... هیون جه جان هم که فوق العاده ست.
نگاه هاش و...
اون لرزش های دستش وقتی که میخواد دست های سونگ یی کیونگ رو که به کمرش حلقه شده باز کنه...

جملات هان کانگ اینجا خیلی قشنگه ولی تو زیرنویس درست معنی رو نمیرسونه.
میگه که "به جی هیون بگو حرفایی که میخواد الان بهم بگه رو هروقت بیدار شد بگه. میخوام از خودش بشنوم. و همینطور.. بدون خداحافظی نره. اونطوری که مادرم منو ترک کرد، ترکم نکنه."

نظرات (۶)

Loading...

توضیحات

سکانسی از قسمت هجدهم سریال ۴۹ روز *وقتی بیدار شد این حرفها رو بهم بگه؛ میخوام از خودش بشنوم*

۹ لایک
۶ نظر

اول که جایزه بهترین تدوین آماتوری تقدیم میشه به خودم که چققققدددرررر زیبا تیتراژ آخرِ قسمت ۱۷ و اول قسمت ۱۸ رو کات کردم و این صحنه رو بصورت یکپارچه درآوردم. خیلیم عالی!

تو این سکانس جی هیون میخواد که با استیل سونگ یی کیونگ بیاد و کانگ رو قانع کنه که بیخیالش بشه و اینا... اما در مقابل حرف های هان کانگ دلش غش میره برا همچین عاشق وفاداری و سونگ یی کیونگ بودن و ممنوعیت تماس فیزیکی و همه چی رو بیخیال میشه

سکانس حسیِ خیلی زیباییه... هیون جه جان هم که فوق العاده ست.
نگاه هاش و...
اون لرزش های دستش وقتی که میخواد دست های سونگ یی کیونگ رو که به کمرش حلقه شده باز کنه...

جملات هان کانگ اینجا خیلی قشنگه ولی تو زیرنویس درست معنی رو نمیرسونه.
میگه که "به جی هیون بگو حرفایی که میخواد الان بهم بگه رو هروقت بیدار شد بگه. میخوام از خودش بشنوم. و همینطور.. بدون خداحافظی نره. اونطوری که مادرم منو ترک کرد، ترکم نکنه."